ویژهنامههای زبانشناختی نامتوالی زبانداد
برگرفته از: ویژهنامهی نامتوالی «زبان و قالبواره»
در گسترهی پرتنوعی از نظم و نثر کلاسیکِ فارسی «هندوان» یکی از انواع «سیاهان» به شمار رفتهاند، و سیاهان، “زنگی” باشند یا “غیرزنگی”، با انواع واژههای تحقیرآمیز و نسبتهای انسانزدایانه مفهومسازی شدهاند. ازاینرو شاید شما نیز از این آیرونی شگفتزده باشید که آهنگ «جمال کدو»، در هند تا این اندازه محبوب شده است؛ آهنگی که متن ترانهای آن (صرفنظر از قصد یا نیت پسبیانیِ گویندهی داستانیِ آن بخش از ترانه) با یکی از برخورندهترین عبارتهای خطابیِ تحقیرآمیزِ نژادی آغاز میشود.
ماجرا چیست؟ به نظر میرسد بیشترِ کسانی که متن ترانهی «آهای سیاه زنگی» را، به انگلیسی ترجمه کردهاند، دلالت رایج عبارتِ «سیاه زنگی» را درنیافتهاند، یا اگر دریافته باشند، مخاطب خود را از وجود این ترکیب در متن ترانه، یا دلالتهای آن، آگاه نکردهاند؛ ترجمههایی که از آنها یاد میکنیم در آن دسته از وبگاهها و رسانههای انگلیسیزبان نشر و بازنشر یافتهاند که بخش اعظم مخاطبانشان هندی هستند. در وبگاه timesofindia..com سیاه زنگی به cutie (خوشگلِ بانمک، تودلبرو و مانند اینها) دگرگون شده است. در وبگاه پرمخاطب «ایندین اکسپرس» پارهگفتار «آهای سیاه زنگی دلم رو نکن خون» اینگونه ترجمه شده است (تصویرهای پنج نمونه از ترجمههای انگلیسی این بخش از ترانه در فرستهی پیش بارگذاری شدهاند)
Oh! The black-eyed beauty, don’t break my heart with your brutality
ترجمهی وارونه به فارسی: ای زیبای چشم سیاه دلم را با بیرحمیات (سنگدلیات) نشکن
در بیشترِ وبگاههای دیگر نیز ترجمهای در همین مایه ارایه شده است؛ برای نمونه در وبگاه
lyricstranslationhub..com
این بخش از ترانه را اینگونه به انگلیسی روایت کردهاند:
Do not shatter my heart, dark-eyed beauty, with your ruthless actions
چنانکه میبینید در اینجا نیز «سیاه» با «چشمسیاه» جایگزین شده است (ظاهراً از “زنگی” صرفاً معنای “بیرحمی” را برداشت کردهاند و فرض را بر این گذاشتهاند که گوینده مخاطب پارهگفتار خود را زیبای چشم سیاه سنگدل میخواند. طرفه آنکه تکوین معنایِ تندخویی و شرارت و مشابه آن برای صورت “زنگی”، خود از پیِ مفهومسازی قالبوارهای از “زنگیان” و به طور کلی آفریقاییتباران بوده است).
این «ترجمهی» پرهوادار، یعنی برگردانی که در آن «سیاه زنگی» به «زیبای سیاهچشم» استحاله یافته است، این برداشت را در ذهن شرحدهندگان و مخاطبان آن وبگاهها پرورانده است که گویندهی پارهگفتار «آهای سیاه زنگی دلم رو نکن خون» یک مردِ عاشق است که دارد چیزی خطاب به معشوق مونثِ زیبای چشمسیاه خود میگوید. البته وبگاههای کمشمار دیگری هستند که با نظر به بخشِ بعدی ترانه و تغییر نظرگاه یا «گویندهی» پارهگفتارها ، از زنبودنِ احتمالی گویندهی بحش اولِ (آهای سیاه زنگی) ترانه خبردار شدهاند؛ برای نمونه نگاهی بیاندازید به یادداشت بارگذاریشده در وبگاه Herzindagi..com؛ در عنوانِ آن یادداشت به خواننده وعده داده شده است که قرار است از این ترانه رمزگشایی شود. نویسندهی آن فرسته به خواننده یادآوری میکند که محتوای این ترانه گفتوگویی است میان زن و مردی که عاشق یکدیگراند؛ بهاینترتیب در آن وبگاه فرض بر زنبودنِ گویندهی پارهگفتار اول (آهای سیاه زنگی دلمو نکن خون ) است. برای وبگاههای دیگر که گویندهی بخش اول را «مرد» انگاشتهاند، دگرگونکردنِ «سیاه» به «سیاهچشم» کارِ سختی نیست؛ پیشانگاریهای قالبوارهای یا دانشِ دایرهالمعارفیِ قالبوارهزده بهآسانی «زیبای سیاهچشم» خطابکردنِ معشوقِ مونث را درک میکند. ازآنسو، جایگزینکردنِ «سیاه» با «سیاهچشم» برای وبگاهی که گویندهی بخش اول (آهای سیاه زنگی دلم رو نکن خون) را زن و مخاطب آن را مرد میداند، کار سادهای نیست. حدس میزنید راهحلِ نویسندهی آن یادداشت برای تکوینِ درک “منسجم” از آن ترانه چه بوده است؟ در ترجمهی ارایهشده در آن وبگاه زن به مرد میگوید که «دل مرا (کسی را) که چشمانِ سیاه دارم (دارد)، نشکن.»
سخن را کوتاه میکنیم. اگر ملاک ارزیابی، ترجمهها و شرحهای ارایهشده در وبگاههای انگلیسیزبان با مخاطبان هندی و جهانی باشد، بیشترِ دلباختگانِ هندی یا انگلیسیزبانِ جاذبههای ملودیک “آهای سیاه زنگی” ، که بااشتیاق، در حالِ جستوجوی متنِ اصلیِ ترانه هستند، از آن تعبیرگریِ توهینآمیز بیاطلاعاند، یا بهتر بگوییم، تداعیها و دلالت تحقیرآمیز آن صورت زبانی (در مایههای Nigger) به مخیلهشان خطور هم نمیکند.