محمدرضا خالقی
دکتری زبان شناسی، دانشگاه سیستان و بلوچستان
بازنشر
انتشار نخست: نشریه تازه های علوم شناختی
مقدمه: چگونگی پردازش استعاره در مقایسه با جملات لفظی توجه پژوهشگران بسیاری را از حوزه های گوناگون از جمله زبانشناسی، روانشناسی و علوم اعصاب شناختی به خود معطوف داشته است. در پژوهش حاضر نحوه پردازش جملات لفظی و استعاره ها (متعارف و بدیع) در زبان فارسی مورد بررسی قرار گرفت.
روش کار: از یک تکلیف زمان واکنش برای تعیین چگونگی درک جملات لفظی و استعاره ها استفاده گردید. بدین منظور چهارصد جمله (در 4 وضعیت لفظی، استعاری متعارف، استعاری بدیع و بی معنی هر کدام صد جمله) ساخته شد. آزمودنی ها در حین خواندن جملات و به هنگام درک جملات مورد نظر معنی آن را (از 0 تا 3) با فشار دادن کلید مربوطه روی صفحه کلید مشخص کردند. پاسخ آزمودنی ها توسط نرم فزار EEGLAB ثبت گردید. داده های زمان واکنش با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و مقایسه دو سویه داده ها در چهار وضعیت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: مقایسه دوسویه زمان واکنش نشان داد که جملات لفظی نسبت به جملات استعاری متعارف و جملات استعاری متعارف نسبت به جملات استعاری بدیع سریعتر پردازش می شوند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که مکانیسم های متفاوتی در پردازش زبان لفظی و استعاری شرکت دارند. پردازش استعاره های متعارف و بدیع نیز می تواند از طریق پیوستاری از یک مکانیسم واحد مانند نگاشت مفهومی صورت پذیرد. در این مکانیسم پیوستاری استعاره های بدیع به صورت مقایسه فهمیده می شوند و استعاره های متعارف به صورت مقوله بندی فهمیده می شوند. با توجه به یافته های فوق همچنین می توان فرایند درک جملات لفظی، استعاری متعارف و بدیع را بر روی پیوستاری از برجستگی و قابل انتظار بودن تبیین کرد.