ندا اسدی و یحیی مدرسی
۱- دانشآموختۀ کارشناسی ارشد زبانشناسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ۲- استاد گروه زبانشناسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
بازنشر
انتشار نخست: نشریهی زبانشناخت
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی و تحلیل ساختهای دروغ در زبان فارسی است و در این راستا به بررسی رابطۀ بین میزان استفاده از «نشانگرهای احتیاط»، «نشانگرهای نفی»، «کلمات حسی»، «کلمات مجزاگر» و «ضمایر» با کذب جملات پرداخته شده است. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی در یک جامعه آماری فارسیزبان شامل ۲۸ نفر مرد و زن و در دو گروه سنی به انجام رسیده و برای نشاندادن معناداری ارقام از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و تی استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که بین میزان استفاده از «نشانگرهای احتیاط» و «کلمات مجزاگر» با کذب جملات رابطهای معکوس و معنادار برقرار است، بدینسان که هر چه میزان استفاده از «نشانگرهای احتیاط» و «کلمات مجزاگر» در جملات بیشتر باشد، احتمال کذب جملات کاهش مییابد. از سوی دیگر، بین میزان استفاده از «نشانگرهای نفی»، «کلمات حسی» و «ضمایر» با کذب جملات رابطهای مستقیم و معنادار برقرار است؛ بدین معنا که هر چه میزان استفاده از «نشانگرهای نفی»، «کلمات حسی» و «ضمایر» در جملات بیشتر باشد، احتمال كذب جملات نیز افزایش مییابد.
کلیدواژهها: کلمات حسی، جملات کذب، ضمایر، کلمات مجزاگر، نشانگر احتیاط، نشانگر نفی.