بهروز محمودی بختیاری و معصومه مهرابی
۱- دانشیار گروه هنرهای نمایشی، دانشگاه تهران ۲- استادیار دانشگاه آیت الله بروجردی
بازنشر
انتشار نخست: نشریۀ پژوهشهای زبانشناسی تطبیقی
پاییز و زمستان سال ۱۴۰۱
چکیده
با توجه به اهمیت فرهنگ نظام و با لحاظ کردن جنبه های نوآورانۀ این فرهنگ در مطرح ساختن مصوبات فرهنگستان اول در مداخل فرهنگ، پرسش اصلی تحقیق حاضر این بود که چه معادل هایی از مصوبات فرهنگستان در این فرهنگ انتخاب و مطرح شده اند و چرا. مفروض اولیه این تحقیق این بود که تمام مصوبات فرهنگستان اول در مداخل فرهنگ نظام انعکاس داشته اند. روش شناسی پژوهش نیز روش مورد نظر این چارچوب یعنی روش کمی با استفاده از بسامدگیری رخداد واژه های مصوب فرهنگستان در فرهنگ نظام بوده است. اما نتایج تحلیل ها نشان داد که پربسامدترین مصوبات مطرح شده در این فرهنگ مربوط به حوزه های معنایی خاص (حوزه های اداری/دولتی، اقتصادی، سیاسی، آموزشی/ فرهنگی و در نهایت حقوقی) بوده است. به این ترتیب فرضیۀ تحقیق رد می شود و برای تبیین نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها در تحقیق به چارچوب نظری زبان شناسی اجتماعی تاریخی متوسل می شویم. این چارچوب تحلیلی نشان می دهد که اگرچه به نظر می رسد فرهنگ نویس ملاحظات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را در فرهنگ نویسی در نظر نمی گیرد، اما در عمل این ملاحظات در شیوۀ نگارش مداخل انعکاس می یابد؛ به عبارت دیگر، اگرچه ذکر مصوبات فرهنگستان در فرهنگ ها باعث رواج و ماندگاری آنها می شود، اما در نهایت همۀ این مصوبات در فرهنگ ها نمی آیند و این متأثر از اوضاع اجتماعی و نیز جهت گیری های فردی فرهنگ نویس است. این تحقیق دست کم در نوع و مقیاس محدود خود و با استناد به داده های عینی نشان می دهد که چرا تمام مصوبات فرهنگستان ها اقبال کاربرد فراگیر نمی یابند و اقبال به واژه های نو در فرهنگ هاچگونه تحت تأثیر اوضاع اجتماعی است.
کلیدواژهها:فرهنگ نظام، فرهنگستان اول، جامعهشناسی زبان تاریخی، فرهنگ حوزههای معنایی