زبان و تفکر، زبان و اجتماع، زبان و فرهنگ

زبان و تفکر، زبان و اجتماع، زبان و فرهنگ

مل باکنر: مجموعه‌ی Blah Blah Blah

پیوست ویژه نامه ی «زبان، هنر مفهومی و چرخش زبان شناختی در هنر»

فروکاسته‌شدن زبان به آوا

تبلیغ شرکت زیراکس برای معرفی قابلیت چاپ زنگی با وحوریت بلاه بلاه Blah Blah
تبلیغ دستگاه زیراکس برای معرفی ویژگی چاپ رنگی، 1995

بلاه ‌بلاه ‌بلاه (Blah blah blah) از زبان‌نقاشی‌های دنباله‌دار مِل باکنر (Mel Bochner) است. در بسیاری از زبان‌ها واژه‌هایی وجود دارند که کارکردشان رمزگذرایِ بده‌بستان‌های زبانیِ بی‌معنی یا بی‌ارزش یا همان حرف‌هایی است که مفت نمی‌ارزند. کارکرد صورت زبانیِ «بلاه بلاه بلاه» صرفاً اشاره به بی‌معنایی یا بی‌ارزشیِ سخن نیست؛ کارکرد مهم و دیگرِآن چیزی در این مایه هاست که مابقی‌اش را خودت می دانی و ازاین‌رو، گفتن ندارد. دنباله‌ی بلاه‌های باکنر، که در چهارده ‌‌سال اخیر عرضه شده‌اند، به این کارکرد دوم، که حاکی از تفاهم و آری‌گفتن و آری‌جستن است، بی‌نگر نیست؛ بااین‌حال به نظر می‌رسد سویه‌ی منفیِ این لفظ، سویه‌ای که حاکی از شکستِ زبان یا توقفِ معنی‌رسانی است، بیش از سویه‌ی آری‌گویانه‌ی آن، در این بازی‌های زبانی – تصویریِ باکنر نقش‌آفرین بوده‌اند. به تعبیر باکنر ما با انبوه حرف‌های بی‌معنی و بامعنی محاصره شده‌ایم؛ در این دوران بیش از هر دوران دیگر: از دستورالعمل‌ها یا هشدارهای درج شده روی انبوه کالاها گرفته تا میلیون‌ها فرسته‌گذاری روزانه در شبکه ‌های اجتماعی؛ از صنعت تبلیغات تا صنعت سرگرمی؛  از مجله تا سینما. این تورمِ زبانی به سهم خود از حساسیت به معنی‌رسانی کاسته است؛ با‌این‌حال، این کاهش از حساسیت در همه‌ی زبان‌-فرهنگ‌ها به یک میزان نمودار نشده است؛ سهمِ بلاه ‌بلا ه‌بلاه هم از کل بده‌بستان‌های زبانی در همه‌ی زبان-فرهنگ‌ها یک‌سان نیست.

بلاه بلاه بلاه زبانِ متوقف شده است؛ زبانی که از هم‌رسانی و معنی‌رسانی بازمانده است؛ همان زبانی است که دیگر شده است بادِ هوا؛ زبانی است که رابطه‌ی زبان‌ور با آن به‌تمامی تصنعی و قالب‌واره‌بنیاد است. نکته اینجاست که همۀ بلاه‌بلاه‌بلاه‌ها گل‌درشت و نشان‌دار نیستند؛ ایده‌ی باکنر هم درست همین از-نگر-دررَوی و گستردگیِ جلوه‌گری‌های بلاه‌بلاه‌بلاه است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *