فصلی از باب لغت – بخش اول

لوگوی زبان‌داد

زبان و تفکر، زبان و اجتماع، زبان و فرهنگ

زبان و تفکر، زبان و اجتماع، زبان و فرهنگ

فصلی از باب لغت – بخش اول

مجید موقر


  بازنشر پس از نود سال

  انتشار نخست: مجلۀ مهر، شمارۀ ۶، سال ۱۳۱۲

یکی از اهم آمال ملت و از بزرگ‌ترین مسائلی که از بدو مشروطیت تاکنون مورد توجه خاص و عام واقع گشته و در آن موضوع هر چه بیشتر ابراز حرارت و علاقه‌مندی شده اصلاحات معارفی است.

اهمیت این موضوع و شدت علاقه و دلبندی مردم به آن همین بس که در ای سی سال اخیر بسیاری مسائل اجتماعی، سیاسی و مالی مورد تعلق‌خاطر ملت بوده ولی امروزه همان مسائل و همان آرزوها یا در اصل منتفی شده و یا از شدت علاقه به آن‌ها کم و کاسته شده است: حزب‌بازی و دسته‌بندی به طاق نسیان افکنده شد، تعادل بودجه مملکتی که اهم آمال ملت بود فراهم آمد، بساط ملوک‌الطوایفی در هم پیچید و عدالت‌خانه‌ها ترمیم یافت. به همین نسبت هم معارف مملکت سیر ترقی پیمود ولی ملت هنوز خواهان توسعه و ترقی معارف است، علاقه قاطبه ملت نسبت به امر معارف نه‌فقط کاسته نشده بلکه روزافزون است.

حقیقتاً هم این علاقه‌مندی ملت به امر معارف و این جوش‌وخروش‌ها بی‌نتیجه نمانده معارف مملکت در این مدت مختصر راه ترقی و تقدم پیموده است؛ بهترین گواه، ازدیاد مدارس ابتدائی و متوسطه، تأسیس مدارس عالی، اصلاح مواد تدریسی، طبع کتب مفید، ازدیاد بودجه معارف، اعزام صدها محصل به اروپا، متانت و استقلال جراید و مجلات و غیره و غیره است.

در قبال این ترقیات شایان که نصیب معارف ما گشته و تجاربی که در طرز تسریع این امر حیاتی حاصل آمده است به دو اشکال بزرگ مواجه شده‌ایم: ۱- محدود بودن دایره لغات و اصطلاحات فارسی خاصه در مسائل علمی جدیده. 2- نبودن فرهنگ جامعی که محتوی مفاهیم و مصطلحات امروز و دارای الفاظ و لغات قدیم و جدید فارسی باشد. بدبختانه تاکنون این دو نقیصه بزرگ لغوی به حال خود باقی است و حتی کوچک‌ترین اقدامی در اصلاح آن‌ها به عمل نیاورده‌ایم. این لاقیدی و خونسردی در قبال این دو امر مهم لغوی را می‌توان دو قسم تعبیر نمود:

یا حقیقتاً پی به اهمیت و لزوم آن‌ها كما هو حقه نبرده‌ایم و آن‌ها را بازیچه می‌پنداریم و یا آنکه برعکس آن‌ها را به‌قدری بزرگ و مشکل می‌دانیم که از وارد شدن و شروع کردن به آن‌ها بیم داریم.

فقر زبان فارسی در اصطلاحات علمی مخصوصاً بر محصلين کلاس‌های علمی و مترجمین مقالات فنی به‌خوبی مبرهن و آشکار است.

همه می‌دانیم که اکثر و اغلب مسائل علمی و فنی نه ‌فقط در کلاس‌های عالی بلکه متوسطه هم به زبان خارجه تدریس می‌شود. آیا حقیقتاً شرم‌آور نیست که ایرانی در وطن خود در ماشین‌خانه که باید روح ملی، عزت‌نفس، شهامت و استقلال در نهاد او مخمر و متمکن گردد مواجه به فقر و بیچارگی زبان مادری خود شده دروس علمی و فنی را به السنة خارجه فراگیرد و اولین درس اخلاقی او برتری و رجحان السنه خارجی بر زبان شیرین فارسی باشد؟ آیا رو است جماعاتی که مقدرات آتیه مملکت سپرده آن‌ها خواهد شد و از امروز آن‌ها را برای مبارزه حیات اجتماعی و بین‌المللی مهیا می‌سازیم در قدم اول درس بیچارگی و ورشکستگی و جمود به آن‌ها آموزیم؟

توسل به السنة خارجه در تدریسات مدرسی غیر از این تعبیری دارد؟

یکی از اهم آمال ما در نشر مجله مهر درج مقالات فنی و آشنا ساختن خوانندگان محترم است به ترقیات روزافزون دنیای امروز. سیل ترقی جهان را فراگرفته و بنیان جهل را برافکنده، روزی هزاران اختراع و اکتشاف می‌شود؛ چنان ولوله عجیبی در عالم عام بر پا شده که هرگز دیده گیتی ندیده و به گوش هوش جهان نرسیده. ما باید این مخترعین را بشناسیم؛ از اسرار آن‌ها آگاه شویم، نتایج مادی و معنوی این اکتشافات را مورد امعان نظر و مداقه قرار دهیم و سعی کنیم ما هم مخترع و مكتشف شویم. در قبال این‌همه اختراعات حیرت‌آور: تلویزیون، رادیو، تلگراف، تلفن، آئروپلان [هواپیما] اتومبيل، تحت‌البحري [زیردریایی] … ما كدام اكتشاف را کرده و ابراز لیاقت نموده‌ایم؟ یکی از آرزوهای مجله مهر بحث و فحص در این‌گونه مواضیع است. ما می‌خواستیم نصف مجله را از مقالات علمی وقت پر کنیم، از اختراعات و اکتشافات سخن رانیم و رموز کار آن‌ها را در اوراق این مجله نشان دهیم. بحث علمی را به هر کس محول می‌کنیم شانه خالی می‌کند برای اینکه ظرفی که گنجایش مظروف افکار او را داشته باشد در دست ندارد، وسیله‌ای که معلومات خود را بیان کند فاقد است، اصلاحاتی که نماینده رموز و اسرار این‌همه اکتشافات و اختراعات است موجود ندارد در ترجمه مقالات علمی و فنی هم به همین اشکال برمی‌خوریم. البته این اشکالات در مسائل علمی متعارفی وارد نیست آن‌ها را می‌توان هر طور شده به فارسی درآورد ولی اشکال در تحریر مقالات فنی است.

در زبان عربی هم همین اشکالات موجود است ولی مصری‌ها که به واسطة قرب جواز و سهولت مراوده با اروپا بیشتر به علوم عصر معاصر آشنا هستند ضرر عظیم این منقصت لغوی را احساس کرده درصدد چاره‌جوئی برآمده سال‌هاست هیئتی برای تدوین لغات و اصطلاحات علمی و فنی به زبان عربی تعیین نموده پیشرفت‌هایی حاصل کرده‌اند. تمام ملت عرب از برکت انفاس این هیئت اتومبیل را «سیاره» و آئروپلان [هواپیما] را «طیاره» می‌گویند. چه لغات سلیس و رسایی! ولی ما در زبان فارسی عین کلمات اروپایی را استعمال می‌کنیم.

به فحوای «کهن جامه خویش پیراستن به از جامه عاریت خواستن» ذوق سلیم هر ملتی حکم می‌کند مفاهیم خود را در لباس زیبای زبان ملی جلوه‌گر سازد و به حکم همین قانون طبیعی چون «دوربین» به جای تلسکوب و بی‌سیم به جای وایرلس یا سان‌فیل مصطلح شد قاطبه ملت ایران آن را پذیرفته تعمیم یافت. «دوربین» عین ترجمه تحت‌اللفظی «تلسکوب» است که از دو لغت یونانی ترکیب یافته tele دور، skopeo دیدن. همچنین «بی‌سیم» ترجمه تحت‌اللفظی لغت wireless انگلیسی است: wire سيم، less فقدان يا عدم. وقتی که همین تجزیه و ترجمه و ترکیب را رعایت کنیم تلفون [تلفن][1] «دورگو»، تلگراف[2] «دورنویس» و اتوموبیل [اتومبیل][3] «خودرو» حاصل می‌شود ولی اگر امروز نویسنده این لغات را استعمال کند مورد استهزاء و تمسخر واقع می‌شود و حال آنکه کلمه «دوربین» و «بی‌سیم» مورد قبول و پسند همه واقع شده، این تلون مزاج رأی این‌ست که اذهان عموم مأنوس به این لغت‌ها شده ولی «دورگو»، «خودرو» و «دورنویس» را نشنیده‌اند. اگر روزی که لغات اتومبیل، تلگراف و تلفون [تلفن] وارد سرزمین ما شد هیئتی می‌داشتیم مخصوص وضع لغت و اصطلاحات و وظیفه سرحدداری زبان فارسی را به عمل آورده این کلمات اجانب را در گمرک‌خانه بحث لغوی وارد کرده و با میزان استقلال ملی سنجیده و در ضرابخانه دانش ذوب کرده آن‌ها را «دور گو» و «دور نویس» و «خودرو» بیرون داده بودند و مأنوس ذهن ملت شده بود امروزه نه‌فقط از شنیدن این اسامی تعجبی نداشتیم بلکه این کالای ملی را به هیچ قیمتی با متاع اغیار معاوضه نمی‌کردیم. برخی مدعی هستند این‌گونه کلمات بین‌المللی شده و احتیاجی به این تحولات لغوی نیست. به آن‌ها باید گفت صحیح است که دنیا خواهان يك زبان بین‌المللی است و برای اجابت این تمناست که تاکنون چندین زبان بین‌المللی ساختگی وضع شده به شرح ذیل:

السنه بین‌المللی

ولاپوک

Volapuk

1879

مصنف

شیلر آلمانی

Johann M. Schlyer

اسپرانتو

Esperanto

1887

مصنف

زامنهف لهستانی

Zamenhoff

اسپلین

Espelin

1888

مصنف

کمتن آلمانی

Kempten

ميارانا

Myarana

1889

   

مندولینگ

Mondolingue

1890

   

اونیورسال

Universala

1893

مصنف

هینتزلر آلمانی

Eengene Heintzeler

كسمس

Kosmos

1894

مصنف

لندا

Eugene A. Landa

نويلاتين

Novilatin

1895

مصنف

برمان آلمانی

Beerman

ايديوم نیوترال

Idiom Neutral

1۹۰2

مصنف

رزنبر گرروسی

M. Rosenberger

رو

Ro

1906

مصنف

فاستن آمریکائی

Rev. E. P. Faster

ایدو

Ido

1907

مصنف

مجمعی از زبان‌شناسان نامی

 

آنگلیک[4]

Anglic

1930

مصنف

زا چریسن

Prof. B.E. Zachrissen

ولی تاکنون هیچ‌کدام مورد پسند واقع نشده و عمومیت نیافته است. این تشبثات گوناگون و این تنوع السنۀ ساختگی و زحمات بی‌پایانی که مخترعین آن‌ها در تدوین زبان‌های جدید و من‌درآوردی محتمل شده‌اند گواه صادقی است که بشر نیازمند و خواهان يك زبان عام و بین‌المللی است. امروزه سهولت مراودات و توسعه معاملات و سرعت ارتباطات به‌قدری بشر را به هم نزديك ساخته که تحصیل زبان خارجی از ضروریات عصر معاصر شمرده می‌شود ولی هرچند که در تحصیل زبان‌های گوناگون مجاهدت و صرف وقت شود و هرچند زبان‌های بیگانه فراگرفته شود باز هم کاملاً رفع احتیاج نمی‌کند و ممکن است مواقعی پیش آید که تفاهم و مراوده مستقیم حاصل نیاید. میله‌و كوهن[5] السنة مختلف عالم را ٧٦٠ و ٦ قسم ذکر می‌کنند و آکادمی فرانسه زبان‌های مهم دنیا را ۲۷۹٦ می‌شمارد. در هندوستان به تنهائی ٢٢٥ زبان مختلف معمول و متداول است که 2۷ قسم مختلف آن از ریشه آریائی (زبان مادرى ٢٥٧ میلیون نفوس) و ١٤ قسم از ریشه دراویدی[6] (زبان مادری ۷۲ میلیون) و ١٥٦ قسم از ریشه تبتی و چینی (زبان مادری ۱۵ میلیون) می‌باشد. همین تنوع السنه باعث شده که زبان انگلیسی در میان ۳۵۳ میلیون نفوس هند رخته کرده زبان رسمی بین‌المللی شده و معجون عجیبی را تشکیل داده است عده‌ای از هندی‌ها زبان انگلیسی را قائم‌مقام زبان مادری خود قرار داده افتخار دارند که در خانواده خود زبان انگلیسی تکلم می‌کنند. عده دیگر هرچند هندی هستند ولی چون زبان یکدیگر را از روی حقیقت نمی‌فهمند ناچار رابطه لسانی خود را زبان انگلیسی قرار می‌دهند و به‌طور کلی زبان انگلیسی به‌قدری در السنه ٢٢٥ گانه هند نفوذ کرده که هر دو نفر هندی از هر قوم و نژاد که باشند چون با هم متکلم شوند بیست الی سی در صد لغات انگلیسی را استعمال می‌کنند.

فراگرفتن این‌همه السنه متنوع و گوناگون برای هر فردی محال و محدود کردن افراد بشر در يك دايره تنگ زبانی مشکل، لذا خواهی‌نخواهی دير يا زود يك زبان عام بین‌المللی وضع خواهد شد و عالم را فراگرفته بشر را از آموختن السنه متعدد به غیر از زبان مادری بی‌نیاز خواهد ساخت. پس باید منتظر بود این زبان عام بین‌المللی از عدم پا به عرصه وجود گذارد و عالم را فراگیرد سپس در اوراق پریشان فرهنگ این زبان عجیب لغات بین‌المللی رادیو، اتوبوس، تلویزیون و … را کاوش نمود نه در زبان اختصاصی فارسی!

[1] Tele (یونانی) دور، phone (یونانی) صدا.

[2] Tele (یونانی) دور، grapho (یونانی) نوشتن.

[3] auto (یونانی) خود، mobilis (لاتینی) متحرک یا رونده.

[4] «انگليك زبان انگلیسی است که در تهجی آن اصلاحاتی به عمل آمده و دارای 50 حرف است ۲۷ حرف اصلی و ۲۳ حرف عله.»

[5] Millet and Cohen در کتاب «زبان‌های دنیا» تأليف سنة ١٩٢٤

[6] دراویدی یک خانواده زبانی شامل حدود ۷۳ زبان از جمله ۴ زبان نوشتاری تامیلی، تلوگو، کانارا و مالایالم است که اعضای قوم دراویدی به آن سخن می‌گویند. زبان‌های دراویدی به لحاظ واژه‌هایی که در آن برای نهادهای اجتماعی و خویشاوندی وجود دارد، زبان غنی‌ای به شمار می‌روند.

شمار دراویدی زبان‌ها بیش از ۲۱۵ میلیون نفر است. آن‌ها بیشتر در جنوب هند و شمال شرق سریلانکا ساکن‌اند و در هند زبان‌هایی از این خانواده زبان رسمی ۴ استان آندراپرادش، تامیل نادو، کرالا و کارناتاکا هستند.

مرکز و شرق هند، بخش‌هایی از بنگلادش، نپال و پاکستان و مناطقی در بلوچستان ایران و افغانستان نقاط دیگری هستند که جمعیت قابل توجهی از این مردم را در خود جای داده‌اند. جمعیت مهاجر دراویدی در کشورهایی چون مالزی و سنگاپور نیز قابل توجه است.

بخوانید:

فصلی از باب لغت – بخش دوم

فصلی از باب لغت – بخش سوم

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *