زبان و تفکر، زبان و اجتماع، زبان و فرهنگ

زبان و تفکر، زبان و اجتماع، زبان و فرهنگ

ساخت موسوم به فاعل غیرکانونی

فرهاد معزی پور

استادیار دانشگاه صنعتی شاهرود

بازنشر
انتشار نخست: نشریه‌ی پژوهش‌های زبان‌شناسی تطبیقی

چکیده
در این مقاله به بررسی ساخت موسوم به فاعل غیرکانونی میپردازیم که در آن مطابقه میان تجربه گر و فعل از طریق واژه بستی صورت میگیرد که میزبان آن سازۀ پیشا فعلی ست. عدم وجود مطابقۀ کانونی برخی از پژوهشگران را بر آن داشته که تجربه گر را مبتدای چپنشان یا برونبندی در ساخت مذکور بهشمار آورند. در این مقاله با بهکارگیری دستور نقش و ارجاع نشان می‌دهیم که تجربهگر در حقیقت یک موضوع درونی برای محمول خود میباشد و به دلیل قرار گرفتن در حوزۀ کانون بالقوه یعنی بند، میتواند متناسب با شرایط کاربردشناختی جمله، نقش مبتدا یا کانون را ایفاء کند. نیز بر این باوریم که فرض وجود یک رابطۀ ملکی میان واژه‌بست و سازۀ پیشافعلی ناصحیح می‌باشد، چرا که شواهد تاریخی نشان می‌دهند که واژه‌بست در ساخت فاعل غیرکانونی در فارسی امروز، موضوعی با حالت فاعلی در دورۀ فارسی کلاسیک بوده است که در گذر زمان به صورت نشانۀ مطابقه باز تحلیل شده است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *