زبان و تفکر، زبان و اجتماع، زبان و فرهنگ

زبان و تفکر، زبان و اجتماع، زبان و فرهنگ

حوزۀ مفهومی شکار و بازنمایی منفی آن در مقولۀ عشق: تحلیلی شناختی‌-‌فرهنگی

راحله گندمکار و معصومه هاشمی

۱- استادیار گروه زبان‌شناسی، دانشگاه علامه طباطبایی ۲- دانشجوی دکتری زبان‌شناسی، دانشگاه علامه طباطبایی

بازنشر
انتشار نخست: مطالعات زبان‌ها و گویش‌های غرب ایران

پاییز سال ۱۴۰۳

چکیده

استعاره به‌منزلۀ فرایندی شناختی، مقوله‌های ذهنی را در حوزه‌ای ملموس، عینیت می‌بخشد و امکان مطالعۀ ساختار ذهنی انسان‌ را فراهم می‌کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی کلان‌استعارۀ «ازدواج شکار است» و بازنمایی منفی آن در حوزۀ عشق (همسرگزینی و ازدواج) براساس نظریۀ استعارۀ مفهومی و زبان‌شناسی فرهنگی (پالمر، 1996؛ شریفیان، 1392) است. با استناد به پیکرۀ دادگان زبان فارسی و ضرب‌المثل‌های فارسی، استعارۀ «ازدواج شکار است» و بازنمایی منفی آن در این حوزه را بررسی کردیم. سه خرده‌استعارۀ «همسرگزینی و ازدواج، شکار است»، «همسرگزینی و ازدواج، سرقت است» و «همسرگزینی ‌و ازدواج، اسارت است» به دست آمد. این خرده‌استعاره‌ها در قالب استعاره‌های زبانی «شکارکردن»، «به‌چنگ‌آوردن»، «عقل ‌‌و هوش‌ربودن»، «قاپ‌دزدیدن»، «قرزدن»، «تورکردن»، «گرفتارکردن»، «به‌دام‌انداختن»، «اسیرکردن»، «به‌بندگی‌گرفتن» و «درکمندکشیدن» با بار عاطفی منفی دربارة مرد یا زن به کار می‌روند. یافته‌ها نشان داد ‌که در زبان فارسی بازنمایی ‌استعاری منفی حوزۀ شکار درزمینۀ «همسرگزینی و ازدواج» درمورد زن و مرد مشاهده می‌شود. گاه زن صیدی ارزشمند و طعمۀ مرد است و گاه نقش صیاد را پیدا می‌کند و مرد به‌عنوان طعمۀ شکارچیِ زن معرفی می‌شود. نتایج نشان داد که عواملی مانند جنسیت، تعهد نسبت‌به زندگی مشترک و تناسب زوجین به‌لحاظ ظاهری، اقتصادی، سن، تجرد و اخلاق‌مداری بر بازنمایی‌های استعاری تأثیرگذار هستند.

کلیدواژه‌ها:استعارۀ مفهومی، زبان‌شناسی‌شناختی، جنسیت، زبان‌شناسی فرهنگی،  استعارۀ شکار، ضرب‌المثل فارسی

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *