دستکم هجده سال است که گوگل به مناسبت نوروز، لوگوی خود را با نشانههای نوروزی درمیآمیزد؛ این کار بخشی از سنتِ دستکاری مناسبتی لوگوهای گوگل است.
روز اول فروردین ۱۴۰۲ لوگوی نوروزیِ امسال گوگل ارایه شد. در این لوگو هر یک از حروف برسازندهی نام ” گوگل” با یکی از گلهای بهاری درآمیخته است.
چهار گلی که در دودلِ گوگل بازنمایی شدهاند، از قرار زیراند:
سنبل، لاله، نرگس و ارکیدهی زنبوری.
خودِ گوگل( در یک فرستهی ویژهی نوروز) (https://www.google.com/doodles/nowruz-2023) و اغلب رسانههای انگلیسیزبان نیز، در شرح این لوگوی مناسبتیِ “تمامگل”، گلهای پیشگفته را فهرست کردهاند.
سه گل از این فهرست، گلهای آشنا هستند؛ گل چهارم، گلِ نهچندان رایج، و بااینحال نامدار و توجهبرانگیزی است که نام متداول آن، ارکیدهی زنبوری (bee orchid) و نام علمی آن ابرویی زنبوری (Ophrys apifera) است.
وجه تسمیهی “ارکیدهی زنبوری” یا “اَبرویی زنبوری” این است که گلِ این ارکیدهی خاص، هیات کلیِ زنبور عسل را تداعیمیکند.
اکنون، به پوشش خبریِ دستکاری نوروزی لوگوی گوگل در بسیاری از رسانههای فارسی نگاهی بیاندازید (تصویرها در فرستهی قبل بارگذاری شدهاند). این رسانهها با سوءِفهم و ترجمهی غلط ترکیبِ bee orchids، که همان نام رایج گل ارکیدهی زنبوری است، آن را به “گل ارکیده به همرا زنبور عسل” ترجمه کردهاند و گزارش دادهاند که:
“در طرح گوگل گلهای نرگس، سنبل، لاله، ارکیده به همراه زنبور عسل به چشم میخورد.”
ملاحظه میکنید که در طرح گوگل و شرح گوگل از طرح نوروزیاش (https://www.google.com/doodles/nowruz-2023)، زنبوری در کار نیست و لوگوی یادشده، آگاهانه به بازنمایی چند گلِ خاص اختصاص یافته است، و یکی از آن گلها، با آن ظاهر متمایز و فریبندهاش، زنبور عسل را صرفاً تداعی میکند. خاصیتِ طراحیِ یادشده در همین انتقال “تلویحیِ” مفهوم زنبور عسل، در همین شگردِ گفتن در عین نگفتن است: لوگوی نوروزیِ گوگل، یک طرحِ تمامگل است؛ و بااینحال، یکی از این گلها، یعنی ارکیدهی زنبوری، زنبور عسل را به ذهن بیننده متبادر میکند. بهاینترتیب، در این اثر با بازنمایی عناصری از یکی از ردههای موجودات زنده، پای ردهی دیگری هم، بیآنکه بازنمایندهای از آن رده یا قلمرو در میان باشد، به میان کشیده شده است.
تاسفانگیز است که این تدبیر هنریِ نه-چندان-پیچیده، که نام اجزای کمشمارِ بازنماییشده در آن نیز، در یادداشتِ گوگل و دیگر رسانههای انگلیسیزبان نقل شده است، در شمارِ قابلاعتنایی از رسانههای فارسیزبان به چنان خطای ترجمهایِ فاحشی راه برده است. این نکته که کمتوانی در درک زبانی یا همان درک مطلب، حتی در فهم و انتقال زبانی چنین صورتبندیهای ناپیچیدهای هم جلوهگر میشود، ضرورت به کانون توجه کشاندنِ این عارضهی پرپیامد را یادآوری میکند.
■■■
در زیستشناسی و گیاهشناسی این گمانه پیش کشیده شده است که این گونهی خاص از رستهی ارکیدهها، ظاهرِ زنبور عسل – و از جهاتی، زنبور عسل ماده- را به خود گرفته است تا با فریبدادنِ زنبور عسل نر، او را در روندهای تکثیرِ خود، بهعنوان گردهافشان، به کار گیرد؛ بااینحال، میتوان اطمینان داشت که به مخیلهی این ارکیدهی متمایز، هرگز، چنین خیال تلخی نزدیک هم نشده است که افزون بر زنبورهای کمتجربه، کپیپِیستکارانی پیدا شوند که در عین بهرهمندی از توانش زبانی برای تولید و تفسیر زبان انسانی، توانشی که زنبوران از آن بهرهای نبردهاند، همان خطای تشخیصی زنبوران را، بیکموکاست، مرتکب شوند.