پارسا بامشادی
دکتری زبانشناسی، دانشگاه شهید بهشتی
بازنشر
انتشار نخست: نشریهی پژوهشنامهی انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی
چکیده
اين مقاله با هدف بررسی و نقد كتاب مقدمهای بر زبانشناسی شـناختی، نوشـتۀ اونگـرر و اشميت با ترجمۀ جهانشاه ميرزابيگی (1397)، نوشـته شـده اسـت. پـس از بررسـی مـتن انگليسی كتاب مشخص شد كه گرچه ايـن كتـاب يكـي از منـابع اصـلی و شـناختهشـدۀ زبانشناسی شناختی است، كاستیهايی دارد كه از ميان آنها میتوان بـه توجـه ناكـافی بـه بنيادها و فرضهای اساسی زبانشناسی شناختی، جهانیهای زبان، تنـوع زبـانی از ديـدگاه زبانشناسی شناختی، و بدنمندی و شالودۀ جسمانی زبان و شناخت اشاره كرد. همچنـين، هرچند دربارۀ برخی از مباحث مطرحشده در معناشناسی شناختي همچون استعاره، مجـاز، طرحوارههای انگارهای، و آميختگی مفهومی بهخوبی بحث شده است، به برخي از مباحث آن همچون نيروپويايی چندان توجه نشده است. پس از بررسیِ ترجمـۀ اثـر، كاسـتیهـا و ايرادهايی در آن مشاهده شد كه مهمترين آنها عبارتاند از: معـادلگزينـيهـای نامناسـب برخی اصطلاحات تخصصی و گاه غيرتخصصی، اشكالات چشمگير در برگردان واژهها، عبارتها، و جملهها به فارسی كه آنها را ميتوان تحت عناوينِ نادرستی ترجمه، نارسايی ترجمه، و نايكنواختیِ ترجمه مطرح كرد، و اشكالات پرشمار در ارجاعهای درونمتنی و برونمتنی. ازاينرو، پيشنهاد مـيشـود كـه كتـاب از نظـر املايـی، انشايی، و ترجمهای بازنگری شود.
كليــدواژههــا: زبــانشناســی شــناختی، اســتعاره، مقولــهبنــدي، طــرحوارۀ انگــارهای، آميختگیِ مفهومی