بهناز مختاری
کارشناسی ارشد زبانشناسی
بازنشر
انتشار نخست: نشریۀ پژوهشهای زبانی
نمود دستوري کیفیت انجام رویداد توسط فعل را عمدتاً در قالب یکی از دو حالت پایانیافته (تام) یا در جریان (ناقص) نشان میدهد. در این مقاله تأثیر روانشناختی نمود تام و ناقص بر برجستهسازي مشارکان مختلف رویداد در قالب تفسیر ضمیر فاعلی سومشخص مفرد و گزینش روابط گفتمانی در زبان فارسی بررسی شده است. براي این منظور، تعداد 75 نفر گویشور فارسیزبان در آزمون تکمیل داستان شرکت کردند. در این آزمون از آزمودنیها خواسته شد که بعد از خواندن جملهاي با معنی انتقال مالکیت در سه نمود تام، ناقص و ناقص استمراري جملۀ دوم سناریو را که با ضمیر فاعلی مبهم «او» آغاز میشد، تکمیل کنند. سناریوهاي آزمون شامل 18 سناریوي اصلی و 20 سناریوي انحرافی بود. دادهها پس از جمعآوري با استفاده از آزمون معنیداري مجذور کاي در نرمافزار اس.پی.اس.اس تحلیل شدند. یافتههاي پژوهش نشان داد که اولاً ارجاع به نقش معنایی مبدأ در جایگاه فاعل عموماً در همۀ نمودها بیشتر از ارجاع به نقش معنایی هدف بوده است. این یافته به منزلۀ تأیید فرضیۀ «بیان نخست» در مورد تفسیر ضمیر فاعلی مبهم در زبان فارسی تفسیر شد. دوم، نوع نمود دستوري رابطۀ معنیداري با ارجاع ضمیر فاعلی مبهمِ جملۀ دوم به مبدأ یا هدف جملۀ نخست دارد بهگونهاي که در نمود تام ارجاع به مبدأ کمتر و ارجاع به هدف بیشتر از نمودهاي ناقص است. سوم، نوع نمود با نوع رابطۀ گفتمانی که میان جملۀ اول و دوم برقرار میشود رابطۀ معنیدار دارد. درواقع، هنگامیکه جملۀ نخست داراي نمود تام است، رابطۀ گفتمانی جملۀ دوم با جملۀ اول در جهت تمرکز بر هدف جملۀ اول و بسط اثر رویداد اول است و هنگامیکه نمود ناقص است، رابطۀ گفتمانی بین دو جمله از نوع توضیح و تشریح جزئیات رویداد با تمرکز بر مبدأ در جملۀ اول است. درمجموع، یافتههاي حاصل از این پژوهش از فرضیههاي «بیان نخست» و «ساختار رویداد» که در خصوص تفسیر ضمایر فاعلی مبهم مطرح بودهاند پشتیبانی میکند.