زبان و تفکر، زبان و اجتماع، زبان و فرهنگ

زبان و تفکر، زبان و اجتماع، زبان و فرهنگ

بررسی عناصر روایت و کانون مشاهده در رمان «سخت‌تر شدن اوضاع»

مریم سلطان بیاد، غلامحسین کریمی‌دوستان و زکریا بزدوده

۱- دانشیار زبان و ادبیات انگلیسی، دانشگاه تهران
۲- استاد زبان‌شناسی، دانشگاه تهران
۳- دانشیار زبان‌ و ادبیات انگلیسی، دانشگاه کردستان

انتشار در:
فصل‌نامۀ پژوهش‌های ادبی
شمارۀ ۱۹- بهار سال ۱۳۸۷

چکیده
این مقاله به بررسی ۱ـ کانون مشاهده و ۲ـ کانون روایت در نظریه‌های روایت‌شناختی در رمان «سخت‌تر شدن اوضاع» می‌پردازد. در رویکردهای روایت‌شناختی به ایجاد تمایز میان دو جنبه مختلف زاویه دید تمایلی نیست. تمایز بین دو مفهوم ۱ـ روایت و ۲ـ کانون مشاهده قبل از ژرار ژنه، روایت‌شناس مشهور فرانسوی، مورد توجه قرار گرفته بود، اما این ژرار ژنه بود که این تمایز را به صورتی نظام‌مند مورد بررسی قرار داد. ژنه برای عبارت زاویه دید این دو عبارت متمایز را به کار برد که اولی به عمل انتقال کلامی داستان توسط گوینده (راوی در ادبیات داستانی) و دومی به کانونی مربوط می‌شود که از طریق آن روایت از نظر مکانی ـ زمانی، روانشناختی و ایدئولوژیکی مشاهده می‌شود. ژنه معتقد است که در هر اثر روایی دو جنبه متمایز زاویه دید ممکن است از طریق یک فرد واحد و یا همزمان از طریق چندین راوی و مشاهده‌گر نمود یابد. در اثری روایی مانند «سخت‌تر شدن اوضاع» اثر هنری جیمز، که یکی از آثار برجسته در حوزه ادبیات روایی است، می‌توان جنبه‌های مختلف زاویه دید و کانون مشاهده را بررسی کرد. بنابراین در این پژوهش دو جنبه متمایز زاویه دید که ذکر آنها رفت، مورد بررسی قرار می‌گیرد و به اهمیّت هر یک از این جنبه‌ها در برخی از آثار برتر ادبیات داستانی اشاره می‌شود.
واژه‌های کلیدی: روایت در داستان، زاویه دید، کانون مشاهده، راوی، مشاهده‌گر

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *